به نظر نمیرسد کسی با این ایده که همه کودکان باید دسترسی برابری به تحصیلات با کیفیت داشته باشند، مخالفتی داشته باشد. اما آنچه در عمل اتفاق میافتد معمولا خلاف این باور است. طرفداران داشتن حق انتخاب بین مدارس، عنوان میکنند که وقتی به دانشآموزان و خانوادههایشان طیفی از انتخابهای گوناگون را فراهم میکنیم، آنها میتوانند بهترین مدرسه را بر حسب نیاز یا امکاناتشان انتخاب کنند. داشتن حق انتخاب، تضمینکنندهی عدالت اجتماعی و آموزشی است. روی کاغذ، در یک محیط رقابتی آزاد، مدارس برای جذب دانشآموزان با هم رقابت میکنند و این مسئله باعث رشد و بهبود کیفیت ارائه خدمات آموزشی در مدارس میشود که نهایتا به نفع دانشآموزان ختم میگردد. برای تحقق این ایدهآل، نیاز است والدین به اندازه کافی در مورد گزینههای موجود اطلاع داشته باشند. اما تحقیقات نشان میدهد که موانع مهمی بر سر راه حق انتخاب مدارس خصوصا از نظر امکانات حملونقل، شرایط پذیرش و همچنین فقدان اطلاعات کافی در مورد مدارس و برنامه آموزشی آنها وجود دارد. تحقیق دیگری که توسط دفتر تحقیقات اقتصاد ملی در امریکا در حال تکمیل است نشان میدهد که خود مدارس نیز نقش مهمی در تشویق دانشآموزان "مطلوب" برای ثبتنام ایفا میکنند به عبارت دیگر این مدارس هستند که دانشآموزان را انتخاب میکنند و نه بر عکس! تحقیقی که توسط برگمن و مکفارلین استادان جامعهشناسی دانشگاه فلوریدا انجام شده است نشان می دهد که اولین قدم در انتخاب مدرسه، دانستن نحوه ارائه درخواست ثبتنام است. برای بررسی این موضوع پژوهشگران، ایمیلهایی از والدین فرضی برای حدود شش هزار مدرسه مختلف از مدارس خصوصی تا دولتی و تا خیریه، ارسال کردند. هر ایمیلی که توسط برگمن و مکفارلین نوشته شده بود، به صورت تصادفی اطلاعاتی را در مورد دانشآموزان به طور فرضی در خود داشتند از جمله معلولیت یا ناتوانی، بدرفتاری، نمرات خوب یا بد و ... پژوهشگران مایل بودند بدانند که آیا مدارس اطلاعات کافی در مورد نحوه پذیرش در مدرسه را به طور مساوی در اختیار تمام والدین صرف نظر از وضعیت اعلام شده در مورد فرزندشان قرار میدهند یا خیر. برگمن و مک فارلین نهایتا دریافتند که مدارس نسبت به پاسخ به درخواست ثبتنام کودکانی که "دیرآموز" یا "مشکلدار" تلقی میشدند، با درصد پائینتری اقدام نمودند. جالب اینجاست که مدارس خصوصی، کمترین تمایل را به ثبتنام کودکان "مشکلدار" نشان دادند خصوصا که ثبت نام این کودکان به معنای در اختیار گذاشتن امکانات و برنامههای آموزشی ویژه توسط مدرسه بود که هزینه اضافی بر دوش این مدرسه تحمیل میکرد. به عقیده برگمن، در اختیار قرار دادن اطلاعات ثبتنام در اختیار کودکانی که از نظر مدرسه مطلوب تشخیص داده میشوند، مهمترین عامل بالقوه در تشدید نابرابری در دسترسی به امکانات تحصیلی به شمار میرود. برگمن و مکفارلین امیدوارند تحقیق آنها فتح بابی برای بررسی بیشتر عوامل تشدیدکننده نابرابری در دسترسی به مدارس مناسب برای دانشآموزانی با نیازهای ویژه، دارای سوءرفتار، نمرات پائین و اقلیتها باشد. به عبارت دیگر آنها امیدوارند این دانشآموزان باشند که مدارس را انتخاب کنند نه آنکه مدارس، دانش آموزانشان را برگزینند. منبع: Harris, Adam. (2018). When School Choice Means School’s Choice. The Atlantic